Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، این ماجرا فقط قصه علی خوشرو نیست بلکه داستان بسیاری از نوجوانان و جوانانی است که از آنان به عنوان «نسل زد» (Z) یاد می‌کنیم؛ جوانانی که بسیاری از آنان شیفته نوید محمدزاده هستند.

کافه تریای چهارسو مجموعه تئاتر شهر این روزها میزبان یکی از همین جوانان است که قصه زندگی خود را در قالب نمایشی کافه‌ای برای تماشاگران روایت می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او حالا با اجرای نمایش«من نوید نیستم» تلاش می‌کند به دیگر هم‌نسلان خود هشدار بدهد که از چهره‌های محبوب‌شان بُت نسازند بلکه بدانند خودشان همان غولی هستند که از دیگران در ذهن خود ساخته‌اند و فقط باید آن را پیدا کنند.

این بازیگر و کارگردان جوان در گفتگو با ایسنا از دغدغه‌اش برای اجرای این نمایش می‌گوید.

علی خوشرو در نمایش خود توضیح می‌دهد که ابتدا به پیشنهاد خانواده‌اش قرار بوده مداح شود و حتی دوره مداحی هم می‌بیند اما بعد باز هم به توصیه خانواده، دنبال کلاس آواز می‌رود و در هیچ یک از این حوزه‌ها، خود را پیدا نمی‌کند تا اینکه با دیدن فیلم «ابد و یک روز» شیفته و واله نوید محمدزاده می‌شود و این آغاز ماجراست.

سید علی خوشرو متولد تیر ۱۳۸۱ و دانشجوی رشته تئاتر، شاخه بازیگری است.

مهران مدیری مجوز برنامه اش را گرفت

چرا نوید محمدزاده برای نسل ضد جذاب شد؟

او با بیان اینکه ۸۰ درصد ماجراهای نمایشش واقعی است، درباره دلایل جذابیت نوید محمدزاده برای پسران نوجوان می‌گوید: «راستش درباره خودم اگر بخواهم بگویم، آنچه در نوید محمدزاده برای من جذاب شد، خاص بودن و متفاوت بودن او بود. اینکه در فیلم «ابد و یک روز» چقدر نقش معتاد را متفاوت بازی می‌کند. بعد که داستان زندگی‌اش را خواندم، دیدم کلا خاص است و با بقیه تفاوت دارد. این تفاوت هم در کارکتر خود آقای محمدزاده است و هم در بازی‌هایش.»

او که به دلیل علاقه به نوید محمدزاده، تصمیم می‌گیرد که بازیگر شود، ادامه می‌دهد: «برنامه من این بود که شغل دیگری داشته باشم ولی بعد از دیدن فیلم «ابد و یک روز» آنچنان جذب نوید شدم که تصمیم گرفتم بازیگری را انتخاب کنم. گویی روح سرگردانی بودم که با دیدن او جسمم را پیدا کردم. روحی که حالا کسی، اسم و رنگی به من داده بود. دیدم من فقط باید بازیگری را دنبال کنم. بعد از دیدن «ابد و یک روز»، همه فیلم‌های نوید را دیدم و همه را حفظ شده بودم.»

او نوید را راوی خواسته‌های نسل جوان می‌داند و اضافه می‌کند: «ما نوید را به عنوان نماد اعتراض ندیدیم. ما دیدیم یک نفر آمد که انگار حرف ما را می‌زد و مثل خودمان بود. کارکتری که نوع حرف زدنش، ایستادنش، خندیدنش، صحبت‌هایش در مصاحبه‌ها، بغل کردنش و ... برای ما تاثیرگذار و خاص بود.»

اما چه شد که او تصمیم گرفت بر اساس زندگی خودش نمایشی اجرا کند، خوشرو در این باره توضیح می‌دهد: «از یک جایی به بعد این کار برایم دغدغه شد و دیگر دنبال شهرت نبودم یا اینکه صرفا کاری اجرا کنیم. هر چه جلوتر رفتم، این دغدغه برایم جدی‌تر شد و بعد شروع کردم به اصلاح کار و مشورت گرفتن از استادان تئاتر. دغدغه‌ام این بود که حتما سرگذشتم را نشان بدهم تا بچه‌های دیگر مثل من نشوند، اینکه خود را جایی گم کنند و بعد دیگر حتی نتوانند کار بازیگری را ادامه بدهند.»

خوشرو با تاکید بر تاثیرپذیری نوجوانان و جوانان از چهره‌های شناخته‌شده ادامه می‌دهد: «به هر حال وقتی کسی این اندازه مشهور و محبوب می‌شود، ناخودآگاه بر آدم تاثیر می‌گذارد ولی اگر آگاه نباشیم، این تاثیرات ممکن است زندگی ما را مختل ‌کند تا جایی که خود را گم کنیم و من با تمرین تئاتر تلاش کردم خود واقعی‌ام را پیدا کنم. این بیشتر برایم دغدغه شد که بچه‌های دیگر مثل من نشوند چون هنوز هستند بچه‌هایی که حتی پا را از عشق هم فراتر می‌گذارند و از آن فرد بت می‌سازند. در حالیکه خودت، بت هستی. با این کار می‌خواهم بگویم ما خودمان همان غولی هستیم که از دیگران برای خودمان ساخته‌ایم.»

اولین برخورد نوید محمدزاده با این نمایش چه بوده است؟، خوشرو در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «خیلی بامعرفت و مَشتی با من برخورد کرد. همه طرفداران آقای محمدزاده می‌دانند که او چقدر با معرفت است. اولین بار که درباره این نمایش با ایشان صحبت کردم، خیلی خوشحال شد. وقتی پوستر را نشانش دادم، خندید و گفت حتما می‌آیم و درخشیدن تو را می‌بینم. تقریبا هر روز به او گزارش می‌دهم و خیلی از من حمایت می‌کند و واقعا دم‌ش گرم! خیلی انرژی می‌دهد. خیلی‌ها در اجرای این نمایش به من کمک کردند. هم از بچه‌های هنرمند و هم دوستان تئاترشهر که در پُست‌ها و کپشن‌های کار از آنان تشکر کرده‌ایم.»

نوید محمدزاده سال‌ها کار و تلاش کرد تا مشهور و موفق بشود.

از خوشرو می‌پرسیم شما به این موضوع چقدر توجه داشته‌اید، که توضیح می‌دهد: «اتفاقا در همه کلاس‌های بازیگری، نوید محمدزاده را مثال می‌زنند که ۱۰ سال تئاتر کار کرده و استادان به ما می‌گفتند باید پخته بشوید. بنابراین این موضوع ناخودآگاه برای من الگو شد. ۷ سال است در تئاتر کار می‌کنم. از ۱۳ سالگی در شهرستان کار می‌کردم. در جشنواره استانی و فجر شرکت کردم و برای بازی در نقش «علیرضا»ی نمایش «پچپچه‌های پشت خط نبرد» جایزه بازیگری نقش اول گرفتم.»

او که سال‌ها در قم کار کرده و حالا به تهران آمده است، درباره وضعیت تئاتر در دیگر شهرها می‌گوید: «در قم استادان خیلی خوبی داشتیم ولی امکانات خوب نیست. خارج از تهران امکانات محدود است و فضایی برای دیده شدن وجود ندارد. برای پیشرفت باید به پایتخت آمد که فضا بزرگتر و حرفه‌ای‌تر است.»

خوشرو هم مانند بسیاری دیگر از جوانان بازیگر، قطعا چشم‌اندازش سینما و کار تصویر است ولی می‌گوید: « فعلا تئاتر مرا درگیر کرده و خسته هم نمی‌شوم. اما قطعا افق دیدم، تصویر است.»

این بازیگر جوان از همه دانشجویان تئاتر، هنرجویان بازیگری، عشق نویدها، هنرمندان، مدیران هنری و آموزش و پرورش دعوت می‌کند تا نمایشش را ببینند.

خوشرو می‌گوید: «از هنرمندان عزیز و مسئولان هنری و آموزش و پرورش کشورمان می‌خواهم نمایش ما را ببینند. با دیدن این کار، چیزی را از دست نمی‌دهند چون نمایش ما حرف دل جوان‌های امروز و نسل Z است و خوب است که مسئولان این چیزها را ببینند و بدانند.»

نمایش «من نوید نیستم» هر روز ساعت ۱۶ و سی دقیقه در کافه تریای چهارسو مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود. مدت زمان این نمایش ۳۰ دقیقه و قیمت بلیت آن ۵۰ هزار تومان است.

کد خبر 815256 منبع: ایسنا برچسب‌ها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران تئاتر نويد محمدزاده

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران تئاتر نويد محمدزاده نوید محمدزاده ابد و یک روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۷۲۳۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید

دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفه‌ای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه می‌کرد ...

محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر می‌کشید.

به گزارش ایسنا، حالا سال‌هاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه می‌دهد. در این سال‌ها چند بار کارگردان‌های جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه برده‌اند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه)  هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه‌خوانی کند.

این برنامه، بهانه‌ای شد برای ما که کمی به سال‌های دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگی‌های خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.

محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست می‌داشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه می‌کنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایش‌نامه‌خوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب می‌شناسد، ادبیات را هم خوب می‌شناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا می‌کردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدم‌های این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را می‌خورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشه‌دار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست می‌دهد که نمی‌توانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»

او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان هم‌دوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت می‌یاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه می‌کرد!»

ما اما شگفت‌زده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامه‌ای نوشته و او در پاسخ به حیرت‌زدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقت‌ها ریتم‌ ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»

حالا و با تغییرات هر روزه‌ای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق می‌آید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت می‌کرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام‌ ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطایی‌حور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • نکوداشت اکبر زنجان‌پور همراه با شرم و حیای نوید محمدزاده
  • لیلا بلوکات با «خارشتر» به صحنه تئاتر می‌آید
  • تبریک تولد نوید محمدزاده به همسرش | عکس
  • اجرای آثار جشنواره تئاتر ایثار در شهر‌های استان گلستان
  • پرهام خاکزاد با «بیرون پشت در» به تئاترشهر می‌آید
  • «بیرون پشت در» را در تئاتر شهر ببینید!
  • نمایش و نقد فیلم‌تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» در سینماتک خانه هنرمندان
  • گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایش‌های طنز رادیو
  • پای «توقف اتانازی» به رادیو نمایش باز شد
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید